بایگانی
November 2005
December 2005
January 2006
June 2006
January 2007
September 2007
October 2007
July 2009
 

 

پاپیون

دیشب دوباره – یا چندباره – شروع‌کردم به خوندن «پاپیون».
وقتی می‌بینم – حتی تو قصه – یه‌نفر علیرغم حکم حبس ابد – اونم با اعمال‌شاقه – انقدر پشتکار داره و من انقدر زود ناله‌ام دراومده، احساس می‌کنم همه‌ی دشنام‌هایی که می‌خوام نثار پیرامونم بکنم، باید حواله‌ی خودم بکنم. – اونم حداقل با ضریب ده –

11/16/2005 01:45:00 pm